شب نشيني در آهندان
روايت مسجد محرم و آهندان
با عرض سلام خدمت تمامی خوانندگان مجله ی اندیشه ی نیک خصوصا ً صفحه ی شب نشینی در آهندان : با فرا رسیدن ماه محرم کانون توجهات تمامی مردم به سوی مسجد و چگونگی برگزار کردن این مراسم می باشد و طبق روال این صفحه به سراغ کسی رفتیم که بیش از 50 سال منصب هیئت امنایی را در مسجد آهندان بر عهده داشت و از ایشان در مورد رسم و رسوم ایام عزاداری در زمان های قدیم و فعالیت های امروزشان سوالاتی کردیم که در زیر آمده است و شما را به خواندن این مطالب دعوت می کنیم .
1 . سوال اول مان در مورد خودتان می باشد ، خود را معرفی کرده ومسئولیت های اجتماعی خود را در آهندان بیان نمایید؟
بنده حاج حسین ابراهیم پور آهندانی متولد سال 1320 می باشم ، تحصیلاتم سوم ابتدایی قدیم است و از سن 16 سالگی در مسجد فعالیت می کنم در آن زمان منصبی به عنوان هیئت امنایی به شکل امروزی در مسجد وجود نداشت و مسئولیت هایی مانند سرپامیج(کارهای داخل مسجد مانند پذیرایی از میهمانان و افرادی که در داخل مسجد بودند به عهده ی ما چند نفر بوده است) و... را به عهده داشتم. (هیئت امناء قبلا بصورت انتصابی بود.یعنی از بین بزرگان و معتمدین معرفی می شدند. این روال تا چند سال بعد از انقلاب مرسوم بوده است. انتخاب هیئت امناء در یک شب در داخل مسجد انتخاب می شدند. الان نیز یک مقدار رسمیت داده شده است) بعد از اینکه مسجد ما مانند سایر مساجد هیئت امنایی انتخاب کردند من نیز از ابتدا به عنوان عضوی در این هیئت شروع به کار کردم و به غیر از یک دوره ی 4 ساله که خود استعفاء دادم در همه ی زمان های فعالیت این هیئت حضور داشتم .
پس از انقلاب به همراه افرادی مانند حاج محمد علی پور محمدی ، جهانبخش اسماعیل زاده و فریدون ابراهیم پور کمیته ای را تشکیل دادیم که وظایف آن مانند شورای حل اختلاف امروزی بود .
در حال حاضر نیز عضو اصلی شورای حل اختلاف و هیئت امنای مسجد جامع آهندان می باشم .
2 . در مورد ساختمان مسجد وتغییر و تحولاتی که در این مدت در ساختمان مسجد صورت گرفت توضیحی بدهید ؟
مسجد آهندان در ابتدا از چوب ساخته شده بود و پس از آن مرحوم حاج حسین آقا حاکی ابوالفضل آنرا تخریب کرد و با کمک اهالی مسجدی راساخت که در واقع خیلی کوچک که تقریبا 3/1 مسجد کنونی بوده و پس از آن نیز در سال 1369 شروع به بازسازی مسجد کردیم و آن را به شکل امروزی در آوردیم .
3 . روحانیون مسجد چه کسانی بودند و چگونه انتخاب می شدند ؟
در حدود 8 تا 10 سال قبل از انقلاب در ایام محرم روحانی مسجد شخصی به نام میر مشتاقی بود که این مسئولیت در ابتدا بر عهده ی میرمشتاقی پدر بود و پس از آن به میرمشتاقی پسر واگذار شد .تا اینکه یک سال خشکسالی اتفاق افتاد و مردم آهندان با سختی های زیاد برای آوردن باران با توسل به دعا و نیایش و نذر به بقعه ی معروف کوره بر می رفتند. در آن زمان شخصی به نام آقای کوشالی که یکی از بزرگان لاهیجان بود به همراه عده ای دیگر که در میان آنها شخصی روحانی به نام حاج آقا کاشفی حضور داشت یک بار ما را در این کار همراهی کردند در آن مراسم آقای کاشفی که هنوز کسی از مردم آهندان او را نمی شناختند بر منبر رفتند و سخنرانی خوبی را انجام دادند و در واقع این شروع آشنایی مردم آهندان با او بود و کم کم این آشنایی بیشتر شد و ایشان جای آقای میرمشتاقی را در مسجد آهندان گرفتند و در ایام محرم نقش روحانی مسجد را در آهندان بر عهده داشتند و به این ترتیب جناب حاج آقا کاشفی به عنوان پیش نمازروحانی آهندان معرفی شدند . البته در مورد پیش نماز قبل از حاج آقا کاشفی می توان از حاج آقا انصاری که ایشان تصادف کردند و به رحمت خدا رفتند,پس از آن چند نفر دیگر آمدند-حاج آقا علیجانی-حاج آقای محمودی-حاج آقا ادیب سپس حاج آقا کاشفی؛این آقایان فقط برای ماه رمضان می آمدند.پس آز آنکه حاج آقا کاشفی روحانی آهندان شد در آهندان انجمنی تشکیل شد که عده ای از اهالی در این انجمن حضور می یافتند و ایشان مسایل دینی و معنوی را به ما آموزش می دادند ، این انجمن به مدت 8 تا 10 سال ، شبهای دوشنبه در منزل آقای حاج محمد رمضانزاده و شبهای پنج شنبه در منزل بنده ( حاج حسین ابراهیم پور ) تشکیل می شد و پس از آن نیز مدتی در داخل مسجد برگزار می شد .
4 . وادی السلام آهندان چگونه ساخته شد و از چه تاریخی محل دفن مردگان از لیالمان به آهندان انتقال یافت ؟
قبل از انقلاب آخرین شخصی که از آهندان در لیالمان دفن شد آقای مرحوم محمد پورشیخ بود البته در آن زمان تمام محله های اطراف از جمله کوهبنه ، آزارستانکی ، سعادت محله و ... تمامی مردگان خود را به لیالمان می بردند و در آنجا دفن می کردند .
نحوه ی انتقال محل دفن مردگان از لیالمان به آهندان به این ترتیب بود که روزی بزرگان دو روستای آهندان و لیالمان در محلی جمع شدند و جلسه ای را تشکیل دادند در آن جلسه افرادی از جمله حاج علی از لیالمان و حاج فتحعلی ، مشهدی کرمعلی ، حاج آقا جان ، مشهدی مظفر ، مشهدی محمد علی و عده ای دیگر از آهندان حضور داشتند . در آن جلسه حاج لطفعلی لیالمانی اعلام کرد که ما به روستاهای کوهبنه ، آزارستانکی و سعادت محله اعلام کردیم که در لیالمان جای کافی برای دفن مردگان روستاهای دیگر نیست و شما دیگر حق ندارید که مردگان خود را به لیالمان بیاورید و در اینجا دفن کنید و آنها نیز پذیرفتند و به شما نیز اعلام می کنیم و خودتان باید راه حلی برای این مسئله بیابید . بعد از آن بزرگان آهندان جلسه ای را تشکیل دادند که اتفاقا ًمن نیز در آن جلسه حضور داشتم و همه به اتفاق هم تصمیم گرفتیم که محلی را به عنوان محل دفن مردگان آهندان در نظر بگیریم در ابتدا تصمیم گرفتیم که زمینی را که متعلق به حاج اکبر می باشد انتخاب کنیم ولی پس از مدتی از تصمیم خود منصرف شدیم وبه سراغ زمینی که در حال حاضر مدرسه ی راهنمایی در آنجا قرار دارد و توسط حاج قربان علی نیا خریداری شده بود رفتیم وتصمیم بر این شد که آنجا را به عنوان قبرستان آهندان انتخاب کنیم و حاج قربان علی نیا نیز با این کار موافقت کرد ولی آنجا نیز توسط جنگلبانی ایراد گرفته شد در همان برهه ی زمانی قرار داشتیم که آقای محمد پورشیخ فوت کرد این در حالی بود که ما هنوز محلی را به عنوان قبرستان آهندان انتخاب نکرده بودیم سر انجام تصمیم بر این شد که ایشان را نیز به عنوان آخرین فرد آهندان در لیالمان دفن کنیم و سرانجام با وجود مخالفت های بسیاری از بزرگان لیالمان این کار را انجام دادیم . پس از آن اتفاق ، نیمی از زمین وادی کنونی را از مرحوم مشهدی کلثوم چای پز و نیمی دیگر را از مرحوم مشهدی موسی پورشیخ مجموعاً به قیمت 13000 تومان خریداری کردیم و آین محل را به عنوان وادی السلام آهندان انتخاب کردیم که این کار تقریباٌ همزمان با انقلاب صورت گرفت و اولین کسی که در این مکان دفن شد مرحوم مشهدی زهره رمضانزاده و پس از آن مرحوم مشهدی محمد اسماعیلی بود . به یاد دارم که پس از آنکه 5 تا 6 نفر در این مکان دفن شدند مرحوم هوشنگ علیجانی به شهادت رسیدند و تصمیم بر این شد که این شهید را در وسط وادی السلام دفن کنند و بعد از آن نیز به ترتیب اسکندر کریمی ، اصغر علی خواه و صالح اسماعیلی به شهادت رسیدند و در کنار هوشنگ علیجانی در وسط وادی السلام آهندان دفن گردیدند.در واقع این مکان هم مزار شهدا است و هم قبرستان مسلمین به نام وادی السلام.
بعد از ساخت وادی السلام نوبت به ساخت حسینیه رسید ، اهالی آهندان به همراه اداره ی کشاورزی اقدام به ساخت حسینیه کردند و پس از آنکه نوبت به ساخت مرده شورخانه رسید اداره ی کشاورزی این بنا را احداث کرد و مردم آهندان در ساخت آن نقش چندانی نداشتند .
5 . طریقه ی بردن هیئت های عزاداری چگونه بود و به چه جاهایی هیئت می بردید ؟
در آن زمان آهندان فقط به لیالمان و لاهیجان هیئت می برد و طریقه ی بردن هیئت نیز به این ترتیب یود که در شب های هشتم و دهم محرم آهندان به لیالمان هیئت می برد و در شب نهم نیز لیالمان دسته ی خود را به آهندان می آورد و در روز قتل نیز هیئت آهندان به سمت لاهیجان حرکت می کرد البته دسته بردن به لاهیجان در روز قتل پس از انقلاب منتفی شد و این کار به دلایلی انجام نشد و آهندان در روز قتل نیز هیئت خود را به لیالمان می برد البته باید خاطر نشان کرد که پس از آنکه در حدود 50 سال پیش مسجد آهندان بلندگویی را در حالی که هیچ یک از محله های اطراف بلندگو نداشتند به قیمت 1200 تومان خریداری کرد در بعضی از شب ها اهالی تصمیم می گرفتند که به روستاهایی مثل کوره بر و آزارستانکی نیز دسته ببرند .
6 . هنگامی که به لاهیجان هیئت می بردید مسیر حرکتتان چگونه بود؟
هنگامی که به لاهیجان دسته می بردیم ابتدا به تکیه ای در لاهیجان می رفتیم و در آنجا شخصی به نام حاج مهدی که به خانه ی او می رفتیم و پس از آن دسته ی خود را از غریب آباد آغاز می کردیم و پس از عبور از محله هایی مانند خمیر کلایه ، کاروانسرابر ، پردسر و چهارپادشاهان در امیر شهید دسته ی خود را به پایان می بردیم .
7 . مداحانتان چه کسانی بودند ؟
از جمله مداحان آن زمان می توان افراد زیر را نام برد :
حاج محمد رمضانزاده ، حاج آقایی ،مشهدی علیگل،علی آقای اسماعیلی، حاج محمد علی ، حاج حسین بابایی ، محبعلی درویش پور نیز از سن 10 سالگی شروع به مرثیه خوانی کرد و کم کم این کار را ادامه داد ، البته زمانی که به روستا های کوره بر و آزارستانکی هیئت می بردیم افرادی مثل احمد نوروزی و صادق ابراهیم پور.بعدها افرادی همانند یونس حاکی –حاج حسین رمضانزاده – صفر درویش پور و سید سالار سید پور مداحی می کردند.
8 . چه مواقعی هیئت می بردید ؟
در آن زمان فقط در ماه محرم دسته می بردیم و مانند الان نبود که در ماه های صفر و ... نیز دسته ببریم .
9. و اما خاطره:
از اول مردم آهندان دسته ی سینه زنی می بردند.اولین کسی که آموزش زنجیر دو ضرب رابه آهندان آورد آقای نصرت علی نیا بود.ایشان با همکاری چند نفر دیگر مانند حاج رمضان شیخ حسینی،حاج ناصر علی نیاودیگران دسته زنجیر زنی را درآهندان راه انداختند.واولین دسته زنجیر زنی را به لیالمان بردیم.لازم به ذکراست این را هم اضافه کنم که تمامی افراد این هیئت با پای برهنه بودند.آن زمان تمام این مردم چه لیالمان وچه آهندان ازروی پل چوبی عبور می کردبم(پرد).روشنایی ماهم چراغ زنبوری بود،بغل پل صف می کشیدیم تا از پل عبور کنیم که خیلی مشکل بود.
خاطره دیگر:درسال 1349برف سنگینی آمد که لیالمان به آهندان شب الوداع دسته نیاوردند.من باجوانان آن روزصحبت کردم فردا از مسجد آهندان که یک مقدار جاده باز بودشروع کردیم به پاک کردن برف تا بقعه لیالمان ومحوطه بقعه را پاک کردیم و شب قتل هیئت مارابه لیالمان بردیم.
حسین اسماعیلی – مصطفی فرامین ( 4 / 10/ 1387 )