دیار من۳

آي جماعت چطوره احوالتون

چطوره حال و روزِ امسالتون

اولِ عرضم بکنم يادِ دوست

که هرچه داريم از الطافِ اوست

شعرم اگر نداره وزن و عروض

نوشته ام اينارو تويِ سه روز

کمک کن اين نظم بشه يادگار

مثل همون تصاوير ماندگار

درود برشما دراول سلام

سلام بهترين شروعِ کلام

سلام بر تمامي اهالي

سلام بر مردم بيل و شالي

سلام بر تمام چايكاران

خسته نباشيد مغازه داران

سلام و صد سلام بر سليمان

سلام بر دکان مشتي رحمان

سلام بر رضا و مشتي نمدار

سلام بر حاجي و چاي دمدار

سلام بر تک يله لوطي صفت

سلام برهاشم بامعرفت

سلام برمردم اهل قلم

شعارِ نيک را بکردند علم

خلاصه بر تمام مردم سلام

سلام بهترين شروعِ كلام

نقد اگه هست خوبه باشه تربيت

قربونِ اون مردمه باظرفيت

تمامِ سوژه هاي اين مجله

همه به سمت شور اين محله

خلاصه انتقادها زياده

اگر بري چارتا قدم پياده

لازمه يک اشاره اينجا کنم

واين نوشته ها رو امضاء کنم

شعرهاي ما هم بوي قانون مي ده

نه اينکه فکر کني بوي نون مي ده

خشكسالي

بحثِ زمين  و مزرعه،بحث آب

بحث زدن از اين همه خواب ناب

اگر که ديدي زده از خواب ناب

اينجا مواجهيم با کمبود آب

لعنت و نفرين و فحش و ملامت

اينجا شده درست مثل قيامت

داس و تبر به وقت آب بردن

حواله مي شود چو آب خوردن

يه عده اي  نشسته اند توي نهر

يه عده اي براي مدتي قهر

يه عده اي هميشه در قيل و قال

زمينِ من شده زمينِ فوتبال

همه دارن به دستشون يک چراغ

زمين نگو، زمين خربوزه باغ

يه عمره آبِ رو زسر ريختي

حال چه شد که آبرو ريختي

اگه ديدي لباسهاي وصله

اينو بدون آدم شناسي اصله

مردي به طول و عرضِ بازوها نيست

به وقت امتحان بگو مرد کيست؟

پاک بکن تمومه پينه ها رو

بذار کنار بغضا و کينه ها رو

قصه ي ما قصه ي سوز و سازه

عزيزم اين رشته سرش درازه

خلاصه از گذشته اين ماجرا

فکر بکن برايه چي و چرا

چرا که اين طور شده کار ما

آخرشم خدا رسيد داد ما

وحدت

مرداي شره تويه اين نواحي

داده به اين محله يک صفايي

بزرگ و کوچيک نداره تو دعوا

به وقت دعوا که نمي ده حلوا

مردم ما مردمِ امتحانند

مردمِ يکه تازِ تو جهانند

دعوا به دعوا و به موقع سازش

جواب هرتني که داره خارش

خوبيه اين محلمون به اينجاست

وحدت ما و اين محله برجاست

بيا بگذريم ز داد و فرياد

بيا بريم محله هاشم آباد

يه عمره ميوه ها رو مي فروشم

اگه دروغ ميگم بزن تو گوشم

بيا بشين ندون براخودت عار

چي بگم از تک يله ميدان بار

سالن ورزشي

محلِ ما محلِ ورزشي بود

اينا همه خودش يه ارزشي بود

وسايلامون همه يک روز و نيم

کجاست اين مهم بگو نام تيم

قصه هنوز قصه ي شن بردنه

تمامِ مشکلات از اين معدنه

دوباره ورزش و دوباره شورا

دوباره بحثِ اين زمين و آرا

دوباره قصه ي زمين تازه شد

دوباره جمع قصه ها زنده شد

ورزش ماهم همه خط خطي شد

اين همه مشکلات اينم کژي شد

تا اينکه ساله پيش شد افتتاح

نمي دونم سالن بگيم يا باشگاه

راحتي از زمين و معدن و تور

سرايدار اين زمين شيخ پور

تشکرات ما براي اين کار

شوراي اسلامي ما و دهيار

انديشه نيك

بشين حالا يه ذره ديگه مانده

خيال نکن که نقدِ باند تو بانده

کشتي ما تازه شده پنج سال

راست بگم نمونده اون شور و حال

ساخته ايم با همه ي مشکلات

آخره هر شماره اش قاطه قاط

مطالبو از همه جمع کردن

جداي آن مشکله پخش کردن

مشکل تايپ کردن اون اوايل

چوب لاي چرخ کردن اون اوايل

مشکل دوستان و پشت خالي

آن طرفم دشمنِ لاوبالي

مصاحبه براي زنده کردن

جوابشون مصاحبه نکردن

منتظره نامه که از يک نهاد

رسد به ما بدونه يک انتقاد

هميشه صاحب نظر از قبل و حال

بوده در اين محل به حد کمال

تازه بشين فقط نظاره گر باش

يک شبه تبعيــد شده اي به خاش

رستمه ما رستمه ناز نازي

روز يه جور شبم مي زد يه سازي

نه خبري از رخش بود و سهراب

يه وقتايي مي رفت پيشه موتور آب

مشکلِ رستم با باند و جاده

هنوز براي اين محله حاده

خراب شد در اين ميان يه ديوار

هيشکي به اون توجهي نکرده

اينقده گفتند با اون رستمش

جواب داد اين شماره کشتمش

يه عده اي به قصدشون رسيدند

آخره شم دوشاخشو کشيدند

رستمُ كشتيم بدونِ شغاد

فكر نكنيد تموم شده  انتقاد

خروسِ معروف که يادتونه

ميگن که غايمه دمش بيرونه

چه حرفها برايمون در اومد

حوصله ي همه ي ما سراومد

به ما ميگن چرا سياسي شديد

اهل جناح و ديپلماسي شديد

هرچي جناح هست بيا لهش كن

به ما بچسب بقيه رو ولش كن

دشمن ما هميشه گيج و ميجه

اينا همه ابهت بسيجه

مجله رو تويه محل جازدن

خريدن و جلويه ما تازدن

اعضاي ما همه دارن بهونه

گرو هفتمون به هشتمونه

سه چار ماهي درگيره امتحانند

طبيعيه جوونه اين زمانند

مسلَّمه با اين همه راندمان

خودش شده براي ما هفت خان

هزينه ها يه چيز مونده برامون

قرمزيه صورته بچه هامون

همه براي خودشون سردبير

کم مياره پيشه اينا شکسپير

هرچي بگم کمه از اين جماعت

هرجا که هستند باشن سلامت

شرطِ جلو رو همگي شنيدن

بهشت را نديدن و خريدن

نمي ذارن حرفه دل و رک بگيم

خوبيش اينه همه رو اينجا نگيم

خلاصه از گذشته اين چند سال

رسيده ايم و نيستيم ديگه کال

بعدِ گذشتِ چند سالِ قشنگ

جا افتاده تويِ محل يه فرهنگ

يه چيز مي خوام از همه ي اهالي

دعا كنيد اگرچه خشك وخالي

دعاكنيد مطالب مجله

نشه يه مشكل واسه اين محله

چي بنويسم در آخرِ اين کلام

خداحافظ،تمام شد،والسلام

باتشكر

حسين اسماعيلي