در آهندان که آب شهر آمد

میان آب و لوله قهر آمد

ز بس ترکید این لوله به هر آن

تمام کوچه ها را نهر آمد

 

آب آمد

آب آمد و آب آمد همچو یک سراب آمد

هر روز در این کوچه هی لوله خراب آمد

آب آمد و آب آمد هر کس اشتیاق آمد

از قطعی و از وصلش طاقتم به طاق آمد

آب آمد و آب آمد همچو یک دلیر آمد

هر لحظه و هر هنگام اکسیژن ز شیر آمد

آب آمد و آب آمد او چه پرخروش آمد

چاهمان که پر کردیم خونمان به جوش آمد

آب آمد و آب آمد خانه مان به تاب آمد

بس که منتظر ماندیم چشممان به خواب آمد

آب آمد و آب آمد ده به التهاب آمد

بعد هفته و ماهی سطلی به طناب آمد