آب آمد
در آهندان که آب شهر آمد
میان آب و لوله قهر آمد
ز بس ترکید این لوله به هر آن
تمام کوچه ها را نهر آمد
آب آمد
آب آمد و آب آمد همچو یک سراب آمد
هر روز در این کوچه هی لوله خراب آمد
آب آمد و آب آمد هر کس اشتیاق آمد
از قطعی و از وصلش طاقتم به طاق آمد
آب آمد و آب آمد همچو یک دلیر آمد
هر لحظه و هر هنگام اکسیژن ز شیر آمد
آب آمد و آب آمد او چه پرخروش آمد
چاهمان که پر کردیم خونمان به جوش آمد
آب آمد و آب آمد خانه مان به تاب آمد
بس که منتظر ماندیم چشممان به خواب آمد
آب آمد و آب آمد ده به التهاب آمد
بعد هفته و ماهی سطلی به طناب آمد
+ نوشته شده در 2012/1/14 ساعت 22:43 توسط حامد اسماعیل زاده
|