بمناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم قاسم کریمی آهندانی

شاید یکی از خاص ترین افراد در این روستا بود که جملاتی طنز گونه بصورت فی البداهه در کوچه و مغازه و سرکار به اطرافیان خود می گفت و این جملات  همیشه ورد زبان مردم آهندان بود.

در زیر به چند خاطره از آن مرحوم اشاره شده که بازخوانی آن خالی از لطف نیست.
خاطره اول : مرحوم یکی از پیمانکاران شرکت گاز لاهیجان بودند و در این زمینه تبحر و مهارت تجربی و علمی داشتند و  صبر و حوصله ی بسیاری در مواجهه با مشتریان خود داشتند. یک روز صبح زود یکی از اهالی محل به مرحوم زنگ زد و از خواب بیدار شد و از او درخواست کمک در درست کردن آبگرم کن دیواری اش کرد. مرحوم به مشتری اش گفت که شما چه کسی هستید و من کجا بیام؟ مشتری که نام خانوادگی اش علی نیاء بود گفت بیا خانه ی علی نیاء. مرحوم دوباره پرسید کدام علی نیاء؟ مشتری گفت علی نیاء دیگه!! مرحوم با همان حال خواب آلود گفت: باشه تو آهندان دو تا خانواده ی علی نیاء هست . به خانه ی اولی می رم اگر نبود میرم  خونه ی دومی که حتما شمایید(کنایه داشت به اینکه بیشتر آهندان خانوادگی شان علی نیاء هست).
خاطره دوم : یک بار یکی ازش خواسته بود که خوک های باغ ما رو شکار کن. گفت:پنج تومان بده فردا جسد تحویل بگیر.
روحش شاد و یادش گرامی