قبلا برای بیدار شدن در سحر مانند امروز ساعت یا تلویزیون و رادیو نبود،و همه باید به هم خبر می دادند تا بتوانند در سحر بیدار شوند.

من خودم به مدت 20 سال خانواده های اطراف را از خواب بیدار می کردم تا آنها سحری بخورند تا اینکه یک نفر به من گفت: که چرا دیگران را از خواب بیدار می کنی!!؟ شاید یک نفر نخواهد روزه نگه دارد.

در هنگام افطار هم نه اذانی بود نه رادیو و تلویزیونی و ... همه ی ما سر یک ساعت معینی روزه ی خود را می شکستیم .

یک بار در زمان نوغان یا همان پرورش کرم ابریشم بود و ما سر باغ رفته بودیم و روزه داشتیم. حاج محمدعلی خان از لاهیجان به آهندان آمد و خبر آورد که بیایید افطار کنیم که عید شده است و فردا روز نماز عید فطر را خواندیم.

در شب های ماه رمضان همه ی اهالی به ترتیب هرشب روزه خوان را به همراه همسایه ها و آشنایان خود دعوت می کردندو مداح هایی از بیرون به آهندان می آمدند و بعضی از آنها آهندانی بودند که از جمله ی آنها می توان به مرحومان حاج آقایی درویش پور - حاج محمد رمضانزاده - حسین بابایی و مشتی علی گل نوروزی اشاره کرد. 

قسمتی از گفته های حاج گلعلی اسماعیل زاده آهندانی