مراسم خواستگاري وصورت گرفتن درلاهيجان قديم

مراسم عروسي و خواستگاري معمولا بدون دخالت پسر ودختر انجام مي گرفت،آنها بدون اينكه درتعيين سرنوشت آينده خود كمترين دخالتي داشته باشند ويا حتي شريك زندگي خود را يكبار ديده باشند بااجازه پدر.مادروبزرگتران همسر خودرااختيار مي كردند.باري يكروز دختر14يا15ساله مي ديد كه چند نفرزن چادري به منزل آنها آمده آمده اند دخترهم طبق سوابق ذهني كه از آمدورفت اين گونه ناشناسها داشت خود فورا قضيه را مي فهميد وخود را درپستوي اطاق ديگري پنهان مي كرد.به اين وسيله مي خواست ازديدن قيافه كساني كه درسرنوشت او موثر بودند دوري گزيند.اين نمونه ازتربيت آن روزي كه خانواده هاست كه موجب مي شد شخصيت مستقل كودكان هرگز تظاهر نكند ويا اصولا كم شود.به همين جهت در اجتماع هميشه احتياج به استعانت وكمك داشتند.باري مقصود آنها را مادر عروس مي فهميد.شروع به پرسش از كسب وكار داماد وميزان درآمد واصل ونسب او مي نمودوبعد ازآنكه اطمينان حاصل مي كرد كه داماد به الكل وشراب وقماروساير مخدرات مبتلا نيست باروي گشاده دخترش را صدا مي كردواو نيز از اطاق بيرون آمده طبق تعليمي كه قبلا ازبرگتران آموخته بود با ظرفي آب يا چايي با رنگ برنگ شدن ودلهره وخجالت به اطاق ميهمانها مي آمد.آنها پس ازاينكه سراپاي اورادقيقا با نظر خريداري ورانداز مي كردند اجازه مي دادند دختر بنشيند.چه بسا اتفاق افتاده كه دختري دراين گونه مواقع از فرط خجالت با ظرف آب يا چاي محكم پيش پاي ميهمانها به زمين افتاده وگاهي هم غش مي كرد.(1) صورت گرفتن بعد از خواستگاري واعلام موافقت از طرف خانواده عروس مراسم صورتگيري شروع مي شد.ترتيب آن به اين صورت بود كه شبي از طرف داماد پيغام داده مي شدكه عده اي براي صورت گرفتن خواهند آمد.خانوداه عروس هم چند نفر ازبزرگان قوم ومحل را خبر مي كردند بدين مناسبت شام مفصلي فراهم مي شد بعد ريش سفيدان دو خانواده با هم به مشورت مي نشستند ودرباره مهريه وملزومات عروس با هم به چانه زني مي پرداختندبعد از گفتگو در صورت توافق طرفين روز عقد را بويسله تقويم تععين مي كردند.(2) مراسم عروسي سابقا مراسم عروسي بلافاصله بعد ازعقد انجام مي شد وبدين ترتيب درروز يا شب جشن،عروس را مفصل مي آراستند وتمام جواهراتي را كه داماد براي او داده بود به او مي آويختند وقبل ازآمدن فاميل داماد،عروس را دراتاق مخصوص نگه مي داشتند وبه هيچ كس نشان نمي دادند تمام فاميل داماد در خانه داماد جمع شده وباهم به منزل عروس مي آمدند بعد ازآمدن آنها عروس را با اجازه مادرشوهربه مجلس جشن مي آوردند.ابتدا او را با اجازه مادرشوهرروبه قبله وروبروي مادرداماد وبستگان او كه معمولا بيش از بستگان عروس احترام داشتند مي نشانيدند وبعدا اورا براي تماشا به چهر طرف مي نشاندند وآنگاه يه نفر با اجازه مادردامادوخواهران عروس مي آمد واورا در معرض تماشاي زنهايي كه درحياط خانه جمع شده بودند قرار مي داد ويك نفر هم مثل روز عقد براي عروس وداماد ومدعوين اسپند دود مي كرد وانعام مي گرفت بعد از صرف شام يا عصرانه كه ميهمانان مي رفتندبستگان بسيار نزديك عروس وداماد مي ماندند عروس را حنابندان مي كردند.البته عين همين مراسم درمنزل داماد وبستگان داماد برقرار مي شد. زنها درحاليكه دست مي زدند وشادي مي كردند حناي داخل دست عروس را برمي داشتند وبه كف دست دخترهاي پاي بخت مي ماليدند تاآنها هم به زودي عروسي بكنند و قهرمان اين صحنه زيبا ودل انگيز بشوند.بعد ازاين مراسم فاميل داماد خداحافظي مي كردند.